در طول تاریخ زندگی بشر، دانشمندان و نوابغ زیادی وجود داشته اند. اگر تلاش های کسانی مانند آیزاک نیوتن و ابو علی سینا نبود، ما نمی توانستیم آسایش و رفاه امروزی را داشته باشیم. دانشمندان تا به حال دستاوردهای بسیاری مانند اختراع تلفن، سفر به فضا و اختراع کامپیوتر را برای ما به ارمغان آورده اند. ما در گذشته مدیون افرادی مانند نیوتون بوده ایم و امروز نیز به کسانی مانند آلبرت اینشتین افتخار می کنیم.

آلبرت اینشتین دانشمند آلمانی با نظریات و تئوری های حیرت انگیز و جنجالی خود مانند تئوری نسبیت، انقلابی در عرصه علم ایجاد کرد و توانست بشر را بیش از پیش به اهدافش نزدیک نماید. از او همواره به عنوان یکی از باهوش ترین انسان هایی که روی کره زمین زندگی کرده یاد می شود. با وجود آن که همه از بیشتر مسائل زندگی او آگاهی دارند، اما درباره اینشتین حقایقی وجود دارد که کمتر کسی از آن ها آگاه است.

ما در این مقاله قصد داریم 16 حقیقت کمتر شنیده شده درباره آلبرت اینشتین را برای شما بیان کنیم. تا پایان همراه باشید.

 

1. او با سر بزرگ متولد شد .
وقتی اینشتین به دنیا آمد خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آن جایی که مادر وی تصور می کرد فرزندش ناقص است اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.

2. حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود نبود.
مطمئنا اینشتین توانسته کتاب های مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند اما برای به یاد آوری چیزهای معمولی واقعا حافظه ی ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموش کاری مختص دانستن تاریخ تولد برای بچه های کوچک بود.

3. او از داستان های علمی، تخیلی متنفر بود .
اینشتین از داستان های تخیلی بیزار بود زیرا احساس می کرد آنها باعث تغییر درک عامه مردم از علم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیزهایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد. او می گفت من هرگز در مورد آینده فکر نمی کنم زیرا به زودی می آید.

4. او در آزمون ورودی دانشگاه رد شد.
در سال 1895 در سن 17 سالگی اینشتین که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است که تاکنون متولد شده در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوئیس رد شد. در واقع او بخش علوم و ریاضیات را پشت سرگذاشت اما در بخش های باقی مانده مثل تاریخ و جغرافی رد شد. وقتی بعد ها از او در این رابطه سوال شد گفت آنها بی نهایت کسل کننده بودند و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود احساس نمی کرد.

5. علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت.
اینشتین در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود. سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.

6. او فقط یک بار رانندگی کرد.
اینشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت. یک روز اینشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند در ماشین پرسید: چه کسی احساس خستگی می کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای اینشتین سخنرانی کند چرا که اینشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند قبول کرد. اما کمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه میکند در درونش داشت. به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد ولی تصور اینشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس اینشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد . 

 7. الهام گر او یک قطب نما بود .
اینشتین در دوران نوجوانی یک قطب نما به عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود. وقتی او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد. بنابراین تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.

8. راز نهفته در نبوغ او
بعد از مرگ اینشتین در سال 1995 مغر او توسط توماس تولتزهاروی برای تحقیقات برداشته شد. هاروی تکه هایی از مغز اینشتین را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد از این مطالعات دریافت می شود که مغز اینشتین در مقایسه با میانگین متوسط انسان ها مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است. همچنین مغز وی مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلیسیوس داشته که این مسئله امکان ارتباط آسانتر سلولهای عصبی را با یکدیگر فراهم می سازد. علاوه بر اینها مغز وی دارای تراکم و چگالی زیادی بوده و همین طور قطعه اهیانه پایینی توانایی همکاری بیشتری با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات را داشته است.

9. دیر زبان باز کردن (آلبرت اینشتین دیر شروع به صحبت کرد)

200-w700

دانشمند نابغه در مقایسه با دیگر کودکان، به نسبت دیر زبان گشود و تا سن ۷ سالگی نیز نسبت به حرف زدن بی میل بود.(من یه جا شنیدم تا 5 سالگی نمی توانست حرف بزنه) برخی ها اعتقاد داشتند که علائم مشاهده شده از ابتلای وی به سندروم آسپرگر – شکل ملایمی از بیماری اوتیسم – (اختلالی که روی زبان و رفتار کودکان تاثیر می گذارد) حکایت دارند. ایلان ماسک پولدارترین مرد دنیا و صاحب خودروسازی تسلا و شرکت اسپیس ایکس هم این سندرم را دارد.

10- او در ریاضیات ضعیف نبود

201-w700

علی رغم آن که خیلی ها گمان می کنند اینشتین در ریاضیات مشکل داشته و نتوانسته آن را با موفقیت پشت سر بگذارد، باید بگوییم که چنین چیزی صحت ندارد و او هم به ریاضی و هم به فیزیک تسلط داشته،به گونه ای که از ۱۲ سالگی شروع به یادگیری محاسبات کرده است.

11- تمام ایده های بزرگ اینشتین در یک سال شکل گرفتند

202-w700

در سال ۱۹۰۵ میلادی، دانشمند آلمانی ۴ مقاله منتشر کرد و در آن ها بزرگترین ایده هایش را با دیگران به اشتراک گذاشت. هر ۴ مقاله هنگام نوشتن رساله دکتری  و زمانی که او به عنوان کارمند در اداره ثبت اختراع سوییس حضور داشت، منتشر شدند. از این ۴ پژوهش، یکی از آن ها مربوط به محاسبات ریاضی تئوری نسبیت بود و سه تای دیگر نیز برای وی جایزه نوبل را به ارمغان آوردند.

12- او به خاطر نظریه نسبیت جایزه نوبل را کسب نکرد

203-w700

مقاله ای که وی برای نظریه نسبیت نوشت، نتوانست جایزه نوبل را برایش به ارمغان بیاورد. در عوض مقاله حاوی تشریح اثر فوتوالکتریک با استفاده از فیزیک کوانتوم، این افتخار را از آن اینشتین نمود. با این که مورد اول به شهرت بیشتری دست یافت، اما جایزه ای برای آلبرت اینشتین به همراه نداشت، زیرا سال ها طول کشید تا یکی از پیش بینی های او به نام همگرایی گرانشی اثبات شود.

14- جایزه نوبل او صرف حل و فصل مسئله طلاق شد

205-w700

جایزه نوبلی که او به خاطر یکی از مقاله هایش به دست آورد، برای حل و فصل مسئله طلاق از میلِوا ماریچ مورد استفاده قرار گرفت. دانشمند آلمانی به همسرش قول داده بود که اگر جایزه را ببرد، آن را برای طلاق به او خواهد داد. برای همین مسئله یاد شده تا سال ۱۹۲۲ به طول انجامید.

15- ریاست جمهوری رژیم صهیونیستی به آلبرت اینشتین پیشنهاد شد

206-w700

علاوه بر دستاوردهای علمی، اینشتین به خاطر موضع گیری ها و دیدگاه های سیاسی اش نیز شهرت داشت. همه او را به عنوان یک صلح جو و کسی که پس از جنگ جهانی دوم از منع گسترش صلاح های هسته ای حمایت می کرد، می شناختند. در سال ۱۹۵۲، نخست وزیر رژیم صهیونیستی ریاست جمهوری این سرزمین اشغالی را به نابغه آلمانی پیشنهاد داد، اما آلبرت اینشتین پیشنهاد ارائه شده را رد کرد و آن را نپذیرفت.

16- مغز او یک بار دزدیده شد

207-w700

قرار شد پس از مرگ اینشتین، جسدش سوزانده شود، اما پزشکی که در سال ۱۹۵۵ میلادی قرار بود بدن او را کالبد شکافی کند، نقشه های دیگری در سر داشت. وی این فرصت را به دست آورده بود که روی مغز ۱.۲۲۵ کیلوگرمی یکی از نوابغ قرن مطلالعه کند، بنابراین آن را همراه با چشم های اینشتین دزدید. وی بعدها چشم ها را به چشم پزشک اینشتین اهدا نمود.

این پزشک چندین بار مغز را جا به جا کرد و برای آن که بتواند آن را در شیشه های کوچک نگه دارد، مغز را به چندین قسمت کوچک تقسیم نمود. با این حال هرگز مطالعه ای روی آن صورت نگرفت. ۴۳ سال پس از این ماجرا، نمونه ها به پرینستون باز گردانده شدند.

 

منبع: درسی جون / روزیاتو 

گردآوری و تدوین: درسی پلاس